جواب درسهای از قران

درسهای از قران

جواب درسهای از قران

درسهای از قران

درسهای از قران

کلمات کلیدی

درسهایی از قرآن

پاسخ درسهایی از قرآن

متن درسهایی از قرآن

الگوی زنان عالم

درسهایی از قرآن با موضوع بیماری حسادت و راه‌های درمان

نمایشگاه عزّت و غیرت

ماه امر به معروف و نهی از منکر

از اهداف انقلاب اسلامی ایران

درسهایی از قرآن با موضوع کربلا

پاسخ سوالات درسهایی از قرآن

درس هایی از قرآن

پاسخ مسابقه درسهایی از قرآن

مسابقه درسهایی از قرآن

متن مسابقه درسهایی از قرآن

در مسابقه سامسونگ و زومیت شرکت کنید و برنده ۳ دستگاه گلکسی نوت ۸ شوید!

درسهایی از قرآن با موضوع حضرت زهرا(سلام الله علیها)

حضرت زهرا(سلام الله علیها)

مسئولیت انسان در برابر دیده‌ها و شنیده‌ها

جواب درسهایی از قرآن با موضوع نگاهی به انقلاب در سایه قرآن

درسهایی از قرآن با موضوع نگاهی به انقلاب در سایه قرآن

پاسخ درسهایی از قرآن با موضوع اخلاق آموزش در قرآن

درسهایی از قرآن با موضوع جایگاه ولایت فقیه در حکومت اسلامی

پاسخ درسهایی از قرآن با موضوع لزوم وحدت امت اسلامی

درسهایی از قرآن با موضوع لزوم وحدت امت اسلامی

درسهایی ازقران

درسهایی از قران

درس هایی ازقرآن

درس هایی از قران

جواب سوالات قرائتی

جواب درسهایی از قران

  • ۰
  • ۰

 

موانع اخلاص
تاریخ پخش: 03/04/95
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
 یک چند شبی است در این چند جلسه راجع به اخلاص صحبت می‌کنیم. چون کار را که همه دنیا می‌جنبند. می‌دوند، می‌روند، می‌آیند، جلسه می‌گیرند. می‌خرند، می‌فروشند و ازدواج می‌کنند. جنب و جوش‌ها در همه کره زمین هست. کاغذ که کاغذ است. بحث ما بحث اسکناس است به خاطر این نخی که درونش است. اسکناس یک نخی دارد که آن نخ به اسکناس ارزش می‌دهد. جنب و جوش‌ها هست. این جنب و جوش ما باید قربة الی الله باشد، برای خدا باشد تا این اعتبار داشته باشد. سه جلسه صحبت کردیم، گاهی وقت‌ها هم موانع اخلاص را می‌گوییم.
1- حبّ و بغض بی‌جا، عامل دوری از اخلاص
چون آدم گاهی کینه دارد، از کسی بدش می‌آید. پا روی حق می‌گذارد و کاری به خدا ندارد. پا روی حق می‌گذارد به خاطر اینکه بدش آمده است. یا خودبین است به خاطر حفظ خودش، یک چیزهایی برایش اصل است. آن چیزهایی که برایش اصل است، نمی‌گذارد این برای خدا فکر کند. به چیزی که خودش می‌خواهد را فکر می‌کند. مثلاً اصالت العنوان، اصل برایش این است که مثلاً چطور صدایش زدند. به او دکتر گفتند یا نگفتند؟ به او آیت الله گفتند یا نگفتند؟ اسمش را نوشتند یا ننوشتند؟ خیلی اگر کسی به یک چیزی توجه داشته باشد، کجامن مطرح شدم؟ برای من چه گفتند؟ جایگاه من چیست؟ اگر توجه به عنوان داشته باشد، دیگر نمی‌تواند خدا باشد.
دو جا دعوتش می‌کنند، یک جای گمنام و یک جای رسمی. این کاری ندارد کجا مفیدتر است. کجا نیاز بیشتر است؟ می‌گوید: کجا عنوان من مهم است؟ کجا مثلاً مرکز استان باشد. این شهر یا آن شهر؟ چون بچه این شهر است، می‌گوید: این شهر مرکز استان باشد. حالا واقعاً این شهر جمعیتش بیشتر است. فرودگاهش، قطارش، دانشگاهش، حوزه‌اش، می‌گوید: نه، چون من متولد این شهر هستم یک کاری کنید اینجا مرکز استان باشد. اگر کسی دنبال عنوان باشد این توجه به عنوان دیگر نمی‌گذارد آدم برای خدا فکر کند. 
برای دیدن ادامه مطلب اینجا را کلیک کنید

 

  • ۹۵/۰۴/۰۴
  • مهدی جان

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی